بدون شرححححححححح ......
خودم که شرحه شرحه شدم
همینجوری گفتم با روح و روانتون بازی کنم !!
به امید خدا


یه روزی بود
یه روزگاری بود
دو تا آدم بودن
هم دانشگاهی
هم کلاسی
هر دو شاگرد اول
هر دو هم قد
هر دو عینکی
هر دو اسمشون با م شروع میشد
تو دانشگاه به هم علاقمند میشن
عقد می کنن
بعد فارغ التحصیلی ازدواج میکنن
پسر سربازی نرفته بود
هم میرفت سربازی و هم کار میکرد
یک ماه از عروسیشون نگذشته بود که بچه دار شدند
با امید و انرژی بیشتری کار می کردند
هر چی که زایمان نزدیکتر میشد انتظار سخت تر میشد
امید بیشتر
مادر بزرگ منتظر بود نوه گلش به دنیا بیاد تا عکسشو بذاره رو گوشیش
خودشو بذاره روی سرش
تاریخ زایمان مشخص شد
میخواستن اسمشو بذارن مبین
ترکیب اسم جفتشون
همه منتظر این شازده پسر بودن که به دنیا بیاد
اما چند روز زودتر اومد و همه رو غافلگیر کرد
اون روز عید غدیر به دنیا اومد
تو جشن و سرور مردم
به مناسبت این جشن بزرگ پدر و مادرش تصمیم گرفتن اسمشو بذارن امیر علی
حتی تو اون روز نماینده مجلس شهرشون به عیادت اومد و به اونا کارت هدیه داد
همه شادی ها دست به دست هم داده بودن و روز اونا رو رنگین تر می کردند
تا اینکه
دکترا بعد از معاینه بچه و گرفتن عکسهای پزشکی
متوجه شدند که امیر علی قصه ما قلبش مشکل داره
مشکلی که هرگز درست نمیشه
و حیاتو ازش میگیره
اما اونا بازم امید داشتن
امید داشتند به خدایی که پسرشونو تو اون روز مبارک بهشون داده
خدایی که تو این چند سال پشتشون بوده و همه چیو جفت و جور کرده
و امید داشتند به پاداش نه ماه زجر کشیدن و صبر
نه ماه انتظار
نه ماه زندگی سه نفره
و نه ماهی که به باد رفت
امیر علی کوچولو پر کشید
رفت و برای همه خونواده درد به جا گذاشت
درد
درد یعنی مادری که نه ماه با بچش حرف زد و قربون صدقش رفت
ولی نتونست حتی برای یک بار بغلش کنه
درد یعنی پدری که سخت تلاش کرد تا بهترین زندگیو برای خونوادش بسازه
و تو اوج جوونی پیر شد
درد یعنی مادر بزرگی که مادر بزرگ نشد
و حتی یک عکس از نوه اش نگرفت
درد یعنی خاله ای که منتظر بود بیاد و نوه خواهرشو ببینه
اما دیگه کسی برای دیدن نبود
درد یعنی اون دایی که کادویی رو برای بچه کنار گذاشت
اما دیگه کسی نبود که بهش کادو بده
درد یعنی خدا چند روز زودتر از موعد بچه رو به دنیا بفرسته
تا امیر علی قصمون تو روز جشن و سرور به دنیا بیاد
و در اوج شادی
اونو پس بگیره
درد
درد یعنی پیر شدن یک خانواده در چهار روز
یعنی شیون مادر و اشکهای پدر
پدر و مادری که هنوز سنی ندارند تا این درد را تاب بیاورند
و این درد هرگز از قلبشان پاک نخواهد شد
.
.
خدایا کرمت رو شکر !
همسایمون نذری آورده بود
اومدم تشکر کنم قاطی کردم گفتم خداروشکر!!
بیچاره فکر کرد ما داشتیم از گشنگی میمردیم
دوتا بهم داد !
با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه
دو تا پسر دارن حرف میزنن:
رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی
علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم
رضا : کریم ،کدوم کریم ؟
علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه
دو تا دختر دارن حرف میزنن:
ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقو دسته شاخیه دو تیکه اش کنم
مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد ....
.
.
پسرا اگه لاغر بشن همه میگن معتاد شده!








متن آهنگ :
« آهنگ جدید مازیار فلاحی بنام دست بزن »
آن لب خندیده تویی چشم تویی دیده تویی
یار پسندیده تویی خواب تو را دیده منم
نور تویی شیشه تویی برگ تویی ریشه تویی
صاحب اندیشه تویی از تو نرنجیده منم
عقل به دریا زده است عشق به رقص آمده است
جان همه دل دل همه دست دست بزن دست بزن
سرخوش و مستیم همه عشق پرستیم همه
دست به دستیم همه دست بزن دست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن
باغ بهار است دلت مامن یار است دلت
دست به کار است دلت دست بزن دست بزن
موج اگر کف بزند مطرب اگر دف بزند
چرخ در این صف بزند دست بزن دست بزن
خواب تو را دیده منم از تو نرنجیده منم
عقل به دریا زده است عشق به رقص آمده است
جان همه دل ، دل همه دست دست بزن دست بزن
سرخوش و مستیم همه عشق پرستیم همه
دست به دستیم همه دست بزن دست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن
ای دل مغرور برو وصله ناجور برو
دورتر از دور برو دست بزن دست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن
دست بزن دست بزن سرخوش و سرمست بزن
بزن دست بزن تا نفست هست بزن....
☺این آهنگو واسه تبریک به آقای روحانی☺
☺بابت دوباره رئیس جمهور شدنشون تقدیم کرده،دمش گرم☺
♥ امیدوارم خوشتون اومده باشه ♥
پسره متولد۸۱پست گذاشته:
"زندگى تمامش کن؛خسته ام ازین همه سیاه بازى"
سیاه بازى!
فک کنم بازم با مداد چشماى مامانش برا خودش سبیل گذاشته
°_°
ﻧﺬﺭ ﻛﺮﺩﻡ
ﺍﮔﻪ ﺗﺎ ﺍﺧﺮ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺨﺖ !!!!!!!!!!!!
ﭘﺪﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﻮﻫﺮﺍﻣﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ
ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﺩﺍﻋﺶ ﺑﺠﻨﮕﻦ
ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮﻣﻢ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﮐﺮﺑﻼ ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ
ﺧﻮﺍﻫﺭ ﺷﻮﻫﺮﺍﻣﻢ ﻧﺬﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻛﺮﺩﻡ ﺑﺮﻥ ﺗﺎ ﺍﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺧﺎﺩﻡ آﻗﺍ ﺑﺸﻦ
ﻳﻌﻨﯼ ﺣﺎﺟﺘﻢ ﺑﺮﺍﻭﺭﺩﻩ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻩ ﻧﺬﺭ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ؟؟؟؟
ﺍﯾﺸﺎﻻ ﮐﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﺣﻖ ﺑﺎشﻪ..
امروز تو خیابون یه دختره رو دیدم
اندازه ی یه پسر آرایش کرده بود !
والا خجالتم خوب چیزیه …
اونایی که پست خودکشی و مرگ میذارن….
.
.
.
.
لدفا زیر پستشون بنویسن کجا ناهار میدن…. با تشکر
دختر همسایمون بهم زنگ زده
میگه : چرا ADSL من نیمیره تو اینترنت ؟
بهش میگم : کدوم چراغا روشنه ؟
میگه : چراغ اتاقم و مهتابى آشپزخونه …
تازه فهمیدم چرا خواستگار نداره.
ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻞ ﮔﯿﺘﺲ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ :
ویندوز
ﯾﮏ
ﺩو
ﺳﻪ
ﻧﻮﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ
ﻧﻮﺩ ﻭ ﻫﺸﺖ
ﺍﮐﺲ ﭘﯽ
میلیونیوم
ﻭﯾﺴﺘﺎ
ﻫﻔﺖ
ﻫﺸﺖ
ﺩﻩ!
ﻗﺸﻨﮓ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﺍﺯ غیرانتفاعی ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﻣﺪﺭﮎ ﮔﺮﻓﺘﻪ !!
._.
کاندیدای زیبایی خواستگار احمدی نژاد
سیلویا والریا ایتالیایی، چند سال پیش در سن 18 سالگی
به رئیس جمهور وقت ایران علاقهمند شده بود.
سیلویا، کاندیدای زیبایی ایتالیا، علت عشق خود را دور بودن احمدی نژاد
از هر گونه مد پرستی و پوچی اعلام کرد و گفت،
او تنها مرد واقعی دنیاست که میخواهم با او ازدواج کنم.
این دختر 18 ساله کتابی با عنوان «یک روز یک رییس جمهوری بود»
نوشت و دو سال بعد در 20 سالگی در برنامهای تلویزیونی
مجددا از احمدی نژاد خواستگاری کرد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
خواستگاری سر کاری از بهنوش بختیاری
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
مجنون یاسوجی در تب سوسانو
یک جوان یاسوجی که با دیدن سریال جومونگ،
عاشق هنرپیشه زن سریال، بانو سوسانو شد و هیچ راهی
برای رسیدن به خواستهاش نیافته بود با خوردن قرص،
دست به خودکشی زد، که با رساندن به موقع به بیمارستان
از مرگ حتمی نجات پیدا کرد.
پدر این جوان یاسوجی گفته بود، پسرم وقتی فهمید دارایی ما
ارزش چندانی ندارد و حتی نمیتوانیم مخارج سفر او به کره را
مهیا کنیم، اقدام به خودکشی کرد.
شعر طنز هفت سین عید نوروز
خانمــی با همســــــرش گفــت اینچنیـــــن :
کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن !
ای که هستـــی همســـری بس ایــــده آل !
خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال !
هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو
غیـــــــر خرج عیـــــد و ... غیــــر از رختِ نو
"سین" یک ، سیّاره ای ، نامــــش پـــــراید
تا برانـــــــــم مثـــــــل بـــــرق و مثــــــل باد
"سین" دوم ، سینــــه ریـــــزی پُر نگیـــــــن
تا پَــــرَد هــــوش از سر عمّـــــه شهیــــن !
"سین" سوم ، یک سفـــــر سوی فـــــرنگ
دیـــــــــدن نادیــــــــده هـــــــای رنـگ رنـگ
"سین" چارم ، ساعتی شیـــــک و قشنگ
تا که گویـــــم هست سوغـــات فرنــــــگ !
"سین" پنجـم ، سمــــع دستـــورات مــن !
تا ببالــــــم مـــــن به خــود ، در انجمــــن !
آنگه ، آن بانـــــو ، کمـــــــی اندیشــــه کرد
رندی و دوز و کلَـــــــــک را پیشــــــــه کرد !
گفــــــت با ناز و کرشمـــــه ، آن عیـــــال !!
من دو "سین" کم دارم ، ای نیکـو خصال !
گفت شویش : من کنــــــــــون یاری کنم
با عیال خویـــــــــش ، همکـــــاری کنم !!
"سین" ششم ، سنگ قبـــری بهر من !
تا ز من عبـــــــرت بگیرد مـــــــــرد و زن !
"سین" هفتم ، سوره ی الحمد خوان ...
بعد مرگــــــم ، بَهر شــــوی بی زبان !!!
قبر واقعی آدم در خاک نیست
بلکه در قلب کسی است که فراموشت نمیکند
♥♥♥♥
ﺩﯾﺸﺐ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺧﻮﻧﻪ
ﻧﯿﺴﺖ , ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ...
ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﯿﮑﺎﺭ
ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟؟
ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ !!!
ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﯾﻨﺎ ۳ ۴ ﻣﺎﻫﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﻓتن ....
^_^
بله این هم وولدومورت قبل و بعد از گریم و فوتوشاپ!!!!!
تصور من از دوستای عزززززیزم
نسیم
نرگس
فاطمه
.
.
.
دیوونتونم دیوونه هااااا
---» «---
من نرگس خوشتیپم
.: Weblog Themes By Pichak :.